اخبار عرفان حلقه

مصاحبه مجله شفافیت با مدیر انجمن نجات از حلقه حجت الاسلام محمد رضا انهاری

بازی با تعقل و انسانیت؛ رهیافت کلاس‌های انحرافی حلقه

شبکه 4 مسئول انتشار خبر کذب دکتری جعلی طاهری در اخبار علمی فرهنگی/سال 89 می باشد و باید در صدد جبران آن برآید، اگر چه این خبر به ظاهر قدیمی است ولی به وسیله پخش دائمی این خبر در میان جامعه توسط مَستر ها، به راحتی مردم را فریب می دهند. 

 مصاحبه مجله شفافیت با مدیر انجمن نجات از حلقه حجت الاسلام محمد رضا انهاری 

امروزه عرفان های نوظهور به جهت استفاده از خلاء های موجود و استفاده از سبک های مختلف جهت ترویج افکار ضاله خود دست به هر ابزاری زده تا بتوانند به کار خود مشروعیت ببخشنند عرفان حلقه نیز به عنوان یک فرقه انحرافی با استفاده از فضای دانشگاه و تلویزیون (شبکه 4 و شبکه آموزش) تا حدی در این زمینه موفق بوده  و ما در این مصاحبه درصدد بررسی چگونگی تاثیر عرفان حلقه بر افکار عمومی و جذب افراد می باشیم.

در ادامه باهم می خوانیم مصاحبه مجله شفافیت را با جناب حجت الاسلام محمد رضا انهاری 

 امروزه عرفان های نوظهور به جهت استفاده از خلاء های موجود و استفاده از سبک های مختلف جهت ترویج افکار ضاله خود دست به هر ابزاری زده تا بتوانند به کار خود مشروعیت ببخشنند عرفان حلقه نیز به عنوان یک فرقه انحرافی با استفاده از فضای دانشگاه و تلویزیون (شبکه 4 و شبکه آموزش) تا حدی در این زمینه موفق بوده  و ما در این مصاحبه درصدد بررسی چگونگی تاثیر عرفان حلقه بر افکار عمومی و جذب افراد می باشیم.

–         با توجه به جایگاه آموزش  و کلاس‌های آموزشی در عرفان‌واره حلقه، آموزش چه نقشی در پیشبرد اهداف این جریان داشته‌است؟

–         اصولاً برای اینکه یک جریان در جامعه ما شکل بگیرد، باید بتواند به نوعی اطمینان مردم را جلب کند. آقای طاهری(سرکرده حلقه) در سال 78 ، به اسم تله انرژی‌پاتی، دوره‌های را در تهران برگزار کرد اما چندان موفق نبود به همین‌خاطر، اسم و محتوا را عوض کرد و به آن، شکل و وجهه عرفانی داد و با این اصول، کلاس‌ها را برگزار و شروع به کار کرد. برگزاری کلاس‌های ترمیک، اعطای مدرک به افراد، دادن یک وجهه علمی به مباحث، اجاره کردن سالن آمفی‌تئاتر برخی دانشگاه‌های معتبر برای برپایی سمینار،‌ استفاده از شاگردان قدیمی به عنوان مربی یا مستر (که نوعی بها دادن به مجموعه بود) و مسائلی از این دست، موجب بروز اشتیاق و جذب افراد می‌شود. از طرفی، گرفتن شهریه و تشکیل مؤسسه خیریه در کنار این کلاس‌ها نیز بر وجهه و اعتبار آن افزود.

مسئله دیگر، پوشش و رنگ اسلامی دادن به مباحث به‌اصطلاح عرفانی از سوی این جریان بود. الفاظ و مؤلفه‌های اسلامی به‌شدت در آموزه‌های حلقه به کار گرفته می‌شود. استفاده از آیات قرآن و اشعار و ابیات دینی، همه باعث جلب اعتماد و جذب افراد می‌شد. حتی اخیراً هم که تشکیل کلاس‌های حلقه غیرقانونی شده، آنها در قالب جلسات قرآن، معنویت، تفسیرقرآن، خودشانسی عرفان، تهذیب نفس و… به تبلیغ می‌پردازند. آنها اسمی از عرفان‌حلقه نمی‌برند و می‌گویند بیایید با خدا و رحمانیت الهی، اتصال بگیرید و از این طریق آموزه‌های خود را پیاده می‌کنند. درواقع، هدف این است که به هر طریق ممکن، اعتماد مردم را جلب کنند تا به تبلیغ آموزه‌های خود بپردازند. برگزاری کلاس‌های ترمیک هم به پیشبرد کار آنها در این زمینه کمک کرد چراکه فرد با اراده خود، شهریه پرداخت می‌کند و با اختیار وارد این جلسات می‌شود. آنها می‌گویند ما شما را مجبور به شرکت در این کلاس‌ها نکرده‌ایم و لزومی برای حضور و ادامه کلاس‌ها نیست. این رویکرد سبب می‌شود افراد کنجکاو شده و با اختیار خود در کلاس‌ها حضور یابند. مسئله دیگری که باید به آن اشاره شود، ‌بحث چاپ کتاب است.

بنده با مراجع‌کنندگان بسیاری در مشاوراتم برخورد داشته‌ام که یکی از دلایل اعتماد خود به حلقه را داشتن کتاب عنوان می‌کردند. یعنی داشتن کتاب را عاملی بر اعتبار این جریان می‌دانستند و این رویکردی است که در کشور ما وجود دارد. در صورتی‌که کتاب می‌تواند یک پدیده مسموم باشد مثل کتاب‌های پائولو کوئیلو . اما اساساً چطور است که در حالی‌که آقای طاهری در زندان بسر می‌برد، این کتاب‌ها چاپ و تدریس می‌شود؟ خود طاهری در دفاعیاتش اذعان کرده که این کتاب‌ها را قبول ندارد اما زیردستانش کار خود را ادامه می‌دهند.

 

–  نزدیک به دو دهه است که سرکرده حلقه در حال فعالیت و آموزش عقاید و مبانی انحرافی خود در جامعه است اما چرا هیچ‌گاه برای مراجعان پرسش و ابهامی درخصوص جایگاه علمی، ‌میزان تحصیلات و مدرک تحیصلی وی پیش نیامده‌است؟

–         پس از بازداشت طاهری و در جریان تحقیقات، وی حتی نتوانست مدرک دیپلم خود را هم ارائه دهد و آن مدارکی را که به عنوان دکترا مطرح کرده، مدارکی افتخاری بوده که به سبب کمک مالی و مشارکت در ساخت بنا و ساختمان برخی دانشگاه‌ها (در ارمنستان) برای قدردانی به وی اعطا شده که البته بعدها هم پس گرفته‌شده‌است.مدرک دکترایی را هم که از موسسه اکوانرژی آذربایجان به او دادند جالبه بدانید این موسسه در خصوص سوخت های فصیلی فعالیت می کند و هیچ ارتباطی با درمانگری ندارد همه این مدارک جعلی دکتری را نیز پس از بازداشت و اتهام اینکه بدون مدرک حتی دیپلم! چرا فعالیت می کنید، دریافت نموده، در طول 15 سال، چنین فردی توانسته در حوزه‌های مختلف جامعه کار کند و این متأسفانه نشان‌‌دهنده کم‌کاری مسئولان ماست. همین حضور طاهری در دانشگاه‌ها (به عنوان مهد علم و جایگاهی معتبر) بالأخره نوعی مشروعیت بخشیدن به او و کار اوست هر چند این سالن به او اجاره داده شده ولی مدارک جعلی پایان نامه از سوی دانشگاه نشان از عدم مدیریت صحیح این مجموعه می باشد. از طرفی کتاب ایشان بدون اینکه مورد بررسی قرار گرفته شود، از سوی وزارت ارشاد مجوز چاپ می‌‌گیرد و…، عدم توجه مسئولان به این مسائل باعث شده که اینگونه جریان‌ها بتوانند رشد کنند. از طرفی، در طی این 15سال، آقای طاهری این فعالیت‌ها را انجام داد و کلاس‌ها را برگزار کرد اما تا سال ۸۹ هیچ مقابله مؤثری با ایشان نشد و او توانست کار خود را آزادانه انجام دهد، ‌حتی در رادیو و تلویزیون نیز به نحوی مطرح شدند(اخبار علمی-فرهنگی، شبکه 4 مدرک دکترای ایشان را بدون استعلام از وزارت علوم و تایید اعتبار آن که فاقد اعتبار بود پخش کرد ) همه اینها نشان مي‌دهد که رسانه و مسئولان فرهنگی ما باید آمادگی بیشتری در خصوص این مسائل داشته باشند و به فعالیت این افراد سودجو دامن نزنند. بنده اعلام می کنم که شبکه 4 به شدت مسئول پخش چنین خبر کذب می باشد و با گذشت 5 سال هنوز این خبر در میان حلقه ای ها زنده بوده و به وسیله نشان دادن چنین خبر کذبی دائما در حال فریب مردم می باشند.

آقای طاهری در یکی از این جلسات برگزارشده در دانشگاه، با جسارت و صراحت ‌اعلام می‌کند که من حتی یک دور قرآن هم نخواندم (فیلم این سخنرانی موجود است) و مطالعات دینی ندارم و این کلاس، یک کلاس عرفانی است اما هیچ‌کس از او سؤال نمی‌کند که تو به چه استنادی این مباحث را مطرح می‌کنی؟  ضمن اینکه، او می‌گوید شما باید محققانه و بدون قضاوت در این کلاس‌ها شرکت کنید که اساساً یکی از علل عدم پرسش افراد حاضر در این کلاس‌هاست. طاهری از همان ابتدا می‌گوید شرط حضور در این کلاس‌ها این است که قضاوت نکنید، اینجا وادی عرفان است، وادی قضاوت نیست و شما باید شاهد و تسلیم باشید. به‌طوری‌که خیلی از افرادی که به ما مراجعه کرده‌اند، اظهار داشته‌اند وقتی ما سؤال یا انتقادی را مطرح می‌کردیم،‌ بلافاصله به عدم تسلیم بودن محکوم می‌شدیم.

ما همواره به افراد گفته‌ایم، اگر شما مي‌خواهید محققانه وارد این جریان شوید باید نتیجه تحقیق خود را هم بگویید و معایب را مطرح کنید. سؤال کنید که آقای طاهری چرا مدرک و تحصیلات معتبر ندارد؟ اگر این فرد، نخبه است و از سوی هویدا جایزه به او داده شده‌است، اساساً چرا باید از یک چنین شخصیت معلوم‌الحالی جایزه بگیرد و تشویق شود؟ بد نیست افراد درباره سابقه و گذشته هر فرد تحقیق کنند.  درست است که زمان حال مهم است اما مطابق دستور قرآن، سابقه افراد هم اهمیت دارد و نباید از افرادی که سابقه گمراهی دارند، تبعیت کرد. این در حالی است که متأسفانه افراد بی‌هیچ تحقیقی از کسی که (در کتاب”انسان از منظری دیگر”) ادعای اتصال به روح‌القدس و تفویض به‌اصطلاح لایه محافظ و حلقه به دیگران را دارد، تبعیت می‌کنند. حتی پیامبران هم چنین ادعایی نکردند اما این ادعا از سوی فردی مطرح شده که سابقه‌اش مشخص است و خودش نیز اعتراف می‌کند که سواد عرفانی و قرآنی و دینی ندارد.

 

– سرکرده عرفان‌واره حلقه و همدستانش از چه شگردها و ترفندهایی جهت آموزش باورهای انحرافی خود و جذب افراد بهره گرفته‌اند؟

-در عرفان‌‌واره ‌حلقه، بحث وحدت مطرح است البته نه آن وحدت و کثرت موجود در عرفان اسلامی. وحدت  در ‌این جریان به این معناست که ما انسان‌ها باید دور هم جمع شویم و هم‌شکل و هم‌هدف و هم‌فکر، در یک‌ راستا حرکت کنیم و به تک‌درخت هستی برسیم و موحد، کسی است که افراد دیگر را به این وحدت دعوت کند. یعنی یک حالت هرمی در این جریان به وجود می‌آید و افرادی که در این حلقه، عضو هستند یک نوع فدایی به حساب می‌آیند و همه تلاش خود را به کار می‌گیرند تا چند نفر دیگر را هم عضو سازد و به‌اصطلاح، موحد شوند.

درواقع، آنها معنای الفاظ و مؤلفه‌های اسلامی را تغییر می‌دهند. موحد بر اساس قانون قرآنی و اسلامی و روایی، شخصی است که خداوند متعال را با شناخت توحیدی بشناسد و به وحدانیت الهی ایمان بیاورد و در این وحدانیت، بینش و اعمال خود را اصلاح کند اما در عرفان‌واره‌ حلقه موحد، کسی است که افراد بیشتری به وحدت کیهانی و این حلقه‌ها وصل کند، او باید تمام توان و تلاش خود را به کار گیرد تا بتواند بیشتر محرم این حلقه‌ها شود و آن دریافت‌ها را از اتصالات بگیرد اما اینکه این دریافت‌ها از چه شبکه‌ای است، ماهیت آن چیست،‌ بحث جداگانه و مجال دیگری می‌طلبد. همه این شرایط در عرفان‌واره حلقه برقرار است؛ در آنچه تحت عنوان اتصال در کلاس‌ها داده می‌شود، نوعی حالت آرام‌بخش تلقینی و سطحی برای افراد ایجاد می‌شود. از طرفی، برخورد دلنشین و سخنان جذاب، به اضافه القای باورهایی مانند اهمیت داشتن کیفیت اعمال به جای کمیت آن نیز از دیگر ترفندهای جذب افراد است.

 

 – چه آسیب‌شناسی می‌توان از کلاس‌های به‌اصطلاح آموزشی عرفان‌واره حلقه ارائه داد؟ به عبارت دیگر، کلاس‌های حلقه چه آسیب‌ها و پیامدهایی برای شرکت‌کنندگان داشته‌است؟

– بزرگ‌ترین آسیبی که  عرفان‌واره حلقه به جامعه اسلامی وارد می‌سازد، ‌آسیب اعتقادی است؛ آقای طاهری بدون اطلاعات کافی و دقیق در کلاس‌های خود تنها به بیان احتمالات می‌پرداخت و جالب است که می‌گوید بروید اینها را بررسی کنید و اگر اشتباهی وجود دارد، به ما بگویید تا آن را اصلاح کنیم درحالی‌که خود را مبرا از هرگونه اشتباه مي‌دانند و هیچ اصلاحی صورت نمی‌دهند. آنها مبانی اعتقادی را با مؤلفه‌های اسلامی و در قالب معانی و مفاهیم جدید عنوان کردند مثلاً اسلام را به معنای تسلیم و وحدت بین‌الادیانی مطرح کردند که هر کس اعم از مسیحی، بهائی،‌ یهودی یا حتی بی‌دین، تسلیم هوشمندی باشد، مسلمان محسوب می‌شود (چون تسلیم این هوشمندی شده‌است) یا معنای زکات را تغییر داده و می‌گویند با دادن پول به هدفی نمی‌رسید و شما باید زکات زیبایی و علمتان را بدهید. به‌این طریق، معنای این اصطلاحات را عوض کرده و به‌تدریج اعتقادات افراد را زیرسؤال می‌برند. فردی هم که با اختیار خود به این کلاس‌ها آمده، این مسائل برایش جذاب است. یک مدت نماز می‌خوانده و به زیارت اهل‌بیت می‌رفته اما الآن به او گفته می‌شود وقتی عاشق خدا نیستی نماز نخوان، هر وقت عاشق شدی، خودت نماز می‌خوانی(طاهری مستقیم نمی‌گوید نماز نخوان بلکه مطرح مي‌کند که هوشمندی، ترمزدستی نماز را می‌کشد اما این هوشمندی چیست که جلوی شریعت می‌ایستد؟)جالب است که در کتاب “عرفان کیهانی” مطرح می‌کند که انسان نمی‌تواند عاشق خدا شود یعنی وقتی فرد به ترم‌های بالاتر می‌رسد به ناگاه متوجه می‌شود که هیچ‌گاه به عشق واقعی نخواهدرسید چون مطابق آموزه‌های حلقه، تصور می‌کند که انسان محدود است و خدا نامحدود. این شبهات سبب می‌شود که اعتقاد افراد به مبانی اصیل اسلامی سست شود، نگاهشان به منجی و ائمه(ع) تغییر کند، زیارت را شرک قلمداد کنند و… .

آسیب دیگر، مسئله جن‌زدگی است. آنها می‌گویند همه انسان‌ها جن‌زده و گرفتار موجودات غیرارگانیک هستند و طاهری در کتاب “موجودات غیرارگانیک”، دو نوع موجود را مطرح می‌کند: موجودات غیرارگانیک AوB. موجودات غیر ارگانیک Aرا جنیان تعریف کرده و B را هم ارواح سرگردان می‌خواند. ‌موجودات غیرارگانیکB ‌ یکی از خطرناک‌ترین مباحثی است که ایشان مطرح کرده چون ابتدا مسئله تناسخ را رد کرده و بعد روح انسان‌ها را کالبد فرض کرده که این کالبد ذهنی بعد از مرگ، از انسان خارج و سرگردان می‌شود و با این افکار باطل، در بین مردم ایجاد وحشت می‌کند. در حالی‌که بر اساس آموزه‌های اسلامی، روح  یا مؤمن است یا فاسق و بعد از وفات به برزخ وارد می‌شود و اینکه بین آسمان و زمین سرگردان باشد و در بدن مردم رسوخ کرده و ایجاد آسیب و بیماری کند، اینها نوعی تناسخ مدرن است که بر اساس آموزه‌های هندوئیسم و بودیسم و امثال آن مطرح می‌شود. به هر حال، اینگونه مسائل در این کلاس‌ها مطرح می‌شود و یکسری نمایش‌های جنگیری را به راه می‌اندازند، با این توجیه که شما گرفتار جن هستید و ما این موجود را از کالبد شما جدا می‌کنیم. این رویکرد، نوعی حالت افسردگی در فرد ایجاد می‌کند و دچار کشکمش‌های درونی شده و با یک موجود خیالی دست و پنجه نرم می‌کند. افراد بسیاری تحت‌تأثیر این القائات، گرفتار آسیب‌های جدی روحی و روانی شده‌اند.

 متأسفانه اینها افکار خرافی است که عده‌ای به واسطه نمایش‌هایی که در کلاس‌های این جریان به راه انداخته می‌شود، باور می‌کنند. حتی بعضی از مسترهای برگشته، خود اذعان کرده‌اند که این افراد،‌ گماشته‌هایی بوده‌اند که نقش‌ بازی می‌کردند.

به‌راستی، ابتلای همه انسان‌ها به جن به چه معناست؟ آيا خدای متعال آنقدر انسان‌ها را مظلوم و مغبون آفریده که گرفتار ارواح سرگردان کذایی و جنیان شده و ‌بدبخت و بیچاره و منتظر باشند تا یک منجی مثل آقای طاهری بیاید و آنها را نجات دهد؟! کاری که حتی ائمه‌اطهار(ع) نیز انجام نداده‌اند. بنابراین،‌ بازی با افکار و اعتقادات مردم و تحقیر تعقل و انسانیت، بعد دیگری از آسیب‌های حلقه است.

-برگزاری این‌ کلاس‌ها چه آسیب‌های اجتماعی در سطح جامعه داشته‌است؟

– یکی از این موارد، کلاس‌های مختلط و روابط نامشروع و حتی استفاده از برخی موادمخدر و مشروبات الکلی خاص بوده‌است که به سبب رسوایی، مجبور شدند این موارد را از کلاس‌ها رفع کنند.

گذشته از مسائل فوق، افراد را با یکسری افکار جدید مواجه می‌کردند و آنها را نسبت به خود و دیگران بدبین می‌ساختند. به عبارتی، حالتی ایجاد می‌کردند که گویا همه مردم در جهل بسر می‌برند. به طوری‌که در کتاب “انسان و معرفت”، افراد را به چند دسته تقسیم کرده‌اند ازجمله: مشرکین، منافقین و منکرین یعنی همه افرادی که خارج از این عرفان هستند را یا منافق می‌دانند(کسانی که آموزه‌های حلقه را می‌بینند و بعد علیه آن اقدام می‌کنند) یا مشرک(کسانی که از من دون‌الله بهره می‌گیرند مثل زائران) و یا منکر(کسانی که آیات الهی را که به واسطه هوشمندی رؤیت و حس می‌شود، منکر می‌شوند). به عبارت دقیق، تمام الفاظ و تعابیر دینی و قرآنی را تعریف مجدد کرده و دست به ذهن‌شویی می‌زند.

جنبه دیگر، آسیب‌های خانوادگی است که متأسفانه شاهد بروز طلاق و فروپاشی بسیاری از خانواده‌ها بوده‌ایم. بسیاری از افراد درگیر دیگر نمی‌توانند به خانواده پایبند باشند مگر اینکه همسر یا فرزند خود را هم وارد این جریان کنند چون نگاه جدیدی به آنها داده شده که دیگران را  در ناآگاهی می‌بینند؛ رویکردی که باعث بروز اختلافات خانوادگی و جدایی همسران می‌شود. از دیگر آسیب‌های اجتماعی، ایجاد یکسری افکار خاص و انحرافی در بین مردم است. مثلاً به افراد چنین القا می‌شود که در میان شما طلسم‌هایی ایجاد کرده‌اند. در کلاس‌ها مطرح می‌شد که –نعوذ بالله- شهدایی که در شهرها دفن می‌کنند طلسم‌هایی بر روی جمجمه‌های آنها نوشته‌است؛ اینطور ذهن‌شویی کرده و نگاه جدیدی به مردم می‌دهند و در افکارشان خلل‌ ایجاد می‌کنند. متأسفانه برخی از معلمان، دانشجویان و اساتید با اشاعه این افکار پوچ، جامعه را بهم می‌ریزند و مردم را نسبت به نظام، علما، مراجع، روحانیت و جامعه پزشکی بدبین می‌کنند.  

 

– انگیزه و هدف اصلی سرکرده حلقه و زیردستانش از برپایی کلاس‌های حلقه و اصرار بر تداوم این کلاس‌ها حتی به شکل زیرزمینی چیست؟

-یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های برپایی این کلاس‌ها از ابتدای امر تا به امروز، انگیزه مالی بوده‌است. بسیاری از افراد شغل گذشته خود را رها کرده و پس از فراگیری دوره‌ها به عنوان مربی به برپایی کلاس می پردازند. آنها از این راه به راحتی کسب درآمد می‌کنند و برای آن توجیه شرعی نیز می‌تراشند، می‌گویند ما در حال تدریس هستیم، ‌بالأخره اینجا میز و صندلی و امکانات می‌خواهد، حتی خود طاهری در یکی از گفتگوهایش با شاگردان، آنها را از برگزاری کلاس، بدون دریافت شهریه، منع کرده بود. از طرفی، هزینه هر دوره 12 ساعته کلاس‌ها دست‌کم ۵۰هزار تومان است که با توجه شمار شرکت‌کنندگان و تعدد دوره‌ها،‌ مبلغ قابل‌توجهی است. برای فرم سوگندنامه و یا تعداد به‌اصطلاح حلقه‌های که به افراد داده می‌شود نیز هزینه‌هایی جداگانه دریافت می‌کنند. کتاب‌ها و لوح‌های فشرده‌ و دیگر محصولات متعددی را که طی این دوره‌های آموزشی به قیمتی گزاف فروخته می‌شود نیز منبع دیگری برای کسب درآمد هستند. این دستاوردهای مادی به همراه نوعی شأن اجتماعی در برخی افراد، انگیزه مهمی ایجاد می‌کند؛ فردی که جایگاه پایینی در جامعه داشته‌است، ‌با گذراندن این دوره‌ها اکنون می‌تواند در جایگاه یک مربی، تدریس کرده و مرید پیدا کند. اینکه او گرداننده کلاس می‌شود، مرجع پاسخگویی به یکسری افراد می‌شود و شهریه‌ای که دریافت می‌کند،‌ همگی برایش جذاب است.

بخش دیگر، به انگیزه‌های سیاسی بازمی‌گردد. هر تشکلی که در مقابل حکومت ولایت‌فقیه و مرجعیت قرار بگیرد، دارای انگیزه‌ای روشن است.  این جریان، نقطه مقابل مرجعیت است؛ وقتی که می‌گویند نماز نخوان و فقط متصل باش، خمس و زکاتت را طور دیگری پرداخت کن، ذکر نگو و… درواقع با زیر پا گذاشتن شریعت، یک نوع مقابله با حکومت ولایی و مرجعیت است. از طرفی، وقتی طرفداران حلقه، آقای طاهری را که به اتهامات مختلف بازداشت شده، ” شهید” می‌خوانند، در شبکه‌های معاندی همچون “بی.بی.سی” فعالیت می‌کنند،‌ در سازمان حقوق‌بشر(که وابستگی‌اش به نظام سلطه بر همگان آشکار است) فعالیت و جوسازی می‌کنند. هنگامی که در فضای مجازی علیه دولت، کمپین راه‌اندازی کرده  و ادعا می‌کنند دولت چنین دانشمندی را در زندان کرده و… همه و همه، به نحوی ریشه در انگیزه‌های سیاسی دارد.

به علاوه، برپایی تجمعات و کلاس‌های غیرقانونی نیز نوعی تقابل با نظام و هرج‌مرج‌طلبی و اقدام علیه امنیت ملی محسوب می‌ِشود. بنابراین، داعیه‌های خاص این جریان، باعث گرایش افراد ضدنظام به سمت آن می‌شود. بسیاری از افرادی که در این جریان دست به قلم بوده‌اند یا حتی کسانی که به عنوان وکیل‌مدافع طاهری انتخاب شده‌اند، دارای سابقه و گذشته روشن در زمینه مخالفت و عناد با نظام هستند.

نکته دیگر اینکه، این جریان نوعی ‌مقابله با تحصیل علم است که برای عده‌ای خاص،‌ انگیزه پیوستن به حلقه است. یکسری افرادی که اصلاً حوصله درس خواندن ندارند به این جریان می‌پیوندند چون حلقه‌ای‌ها علم را زیرسؤال می‌برند و می‌گویند علم یک نوع الهام است و علم، پاسخگو نیست یا پزشکی را زیر سؤال می‌برند و پزشکان را یک باند کلاهبرداری معرفی می‌کنند.

همچنین بي‌بندو باری حاکم بر این جریان و بی‌تفاوت بودن آن نسبت به دین افراد، وجود این رویکرد که فقط باید نشست و اتصال گرفت، ‌بی‌اهمیت بودن حجاب و تغییر معنای آن و مواردی از این دست،‌ انگیزه جذب یکسری افراد دین‌گریز به این جریان می‌شود.

– چه سیاست‌ها و راهکارهایی جهت رفع آسیب‌های وارد شده به شرکت‌کنندگان در کلاس‌های آموزشی حلقه وجود دارد و مسئولیت هریک از نهادها و متولیان دولتی و غیردولتی در این خصوص چیست؟

-ما از جامعه دلسوز روحانیت، پزشکان، روانشناسان و سایر افراد آگاه و دغدغه‌مند درخواست داریم که قدم در میدان بگذارند و به آسیب‌دیدگان کمک کنند. تنها وقتی که پای صحبت این آسیب‌دیدگان بنشینیم، می‌توانیم به عمق مشکلات و آسیب‌های روحی، روانی خانوادگی و اجتماعی آنها پی ببریم. این افراد گرفتاری‌های فکری(پارانویا) دارند و به شدت دچار خود برتر بینی بوده و دیگران را دچار قفل ذهنی بر میشمرند و آسیب های روحی شدیدی نیز به خود زده اند که باید با ارائه مشاوره تحت درمان قرار گیرند تا آن نگاه خطاکارانگاری و بدبینانه‌ای را که طاهری در این افراد نسبت به سایرین ایجاد کرده باید رفع شود. جامعه پزشکی و روانشناسان متعهد به همراه روحانیت فرهیخته باید جهت یاری‌رسانی به این آسیب‌دیدگان اقدام کنند. دانشگاهی‌های فرهیخته و مطلع از علوم انسانی و الهی باید وارد میدان شوند و به آنها کمک کنند.

 اگر خلأهای معنوی موجود در جامعه برطرف شود و عرفان اصیل اسلامی و الهی  به صورت درست و کاربردی مطرح شود، افراد فریب اینگونه جریان‌های عرفان‌نما را نمی‌خورند.

ضمن پیشگیری، باید آسیب‌دیده‌های جسمانی و افرادی که گرفتار جن شده‌اند -و متأسفانه کم هم نیستند-نیز‌ با کمک‌ گرفتن از آیات  قرآن و دستورالعمل‌های دینی معتبر درمان شوند. باید آسیب‌دیدگان را از نظر نوع آسیبی که دیده‌اند، تقسیم‌بندی کنیم(آسیب جسمی‌، روحی-روانی‌ یا ‌اعتقادی)‌ و بر حسب نوع آسیب‌وارده، مورد درمان متناسب قرار دهیم. باید به آنها مشاوره اعتقادی، روحی داد و آسیب‌های جسمانی‌شان را هم برطرف کرد.

– چه خلأها و کاستی‌هایی در عرصه آموزش و تربیت دینی- معنوی جامعه وجود دارد که زمینه‌ساز بروز جریان‌های عرفان‌نمایی همچون حلقه می‌شود؟

نتایج حاصل از جلسات هم‌افزایی و هم‌فکری کارشناسان بیانگر این بوده‌است که اگر از بدو ورود یک کودک در نظام آموزشی، روی او کار شود و به خانواده کمک شود که ذهن این بچه‌ها شکل بگیرد،‌ بسیار مؤثر خواهدبود. بالطبع،‌ معلم در زندگی فرزندان نقش دارد. هیچ‌گاه نباید آموزه‌های دینی را با رویکرد ایجابی و توسل به اجبار به افراد منتقل کرد چون نتیجه عکس خواهدداد. تربیت معنوی باید به صورت حساب‌شده و درونی صورت گیرد. همکاری متقابل نظام خانواده و آموزش، بسیار راهگشاست. اگر بین نظام آموزشی و عملکرد خانواده، تضاد وجود داشته باشد،‌ تلاش جهت تربیت معنوی افراد، بی‌حاصل خواهدبود. باید با آموزش مناسب،‌ خانواده‌ها را نظام تعلیم و تربیت همراه ساخت تا آموزه‌های دینی در فرد درونی شود. نقش نظام آموزشی بسیار مهم است و یک معلم دلسوز با برخورد صحیح و محبت‌آمیز می‌تواند نقش پررنگی در پرکردن خلأهای معنوی و شکل‌گیری شخصیت دینی فرزندان داشته باشد. اگر در عرصه آموزش و پرورش و حوزه فضای مجازی، به‌خوبی به شبهات پاسخ داده شود، زمینه‌های گرایش افراد به این جریان‌ها کمتر می‌شود.

 از طرفی،‌ آموزش‌ها نباید فقط در قالب جلسات تدریس باشند بلکه برپایی جلسات صمیمانه با حضور فرهیختگان و پاسخگویی به شبهات در این جلسات می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد. این دغدغه باید در بین مدیران آموزشی و فرهنگی ما وجود داشته باشد. آنها نه به اسم عرفان‌حلقه یا عرفان‌های کاذب بلکه به عنوان پاسخ دادن به خلأهای معنوی موجود، باید وارد میدان عمل شوند. اگر نگاه و بینش اشتباه جوانان نسبت به خدا و اهل‌بیت(ع) و نماز و… تغییر کند، نجات‌بخش خواهدبود.

اگر این نظام آموزش اصلاح شود و والدین نیز با آن همراه شوند، فرزندان کمتر در معرض خطر آلودگی به دیدگاه‌های انحرافی، خرافی و باطل قرار می‌گیرند. اگر رفتارها و نگرش‌های آموزشی و تربیتی(در آموزش‌پرورش و محیط خانواده) اصلاح شود، عرفان حقیقی و اسلامی به‌درستی در جامعه عرضه شود و عاملان به عرفان نیز خود را اصلاح کنند و الگوی درستی ارائه دهند، دیگر زمینه و مجالی برای ظهور و فعالیت جریان‌هایی مانند حلقه نخواهدبود.

 

-در پایان، اگر نکته دیگری دارید، بیان ‌بفرمایید.

-در شرایط حساس کنونی، جامعه فرهیخته حوزه و دانشگاه نباید هیچ فرصتی را از دست بدهد. اگر اسلام در قالب‌های زیبا،‌ جذاب و بر اساس اصول و مسلمات منطقی بیان شود و برای جوان جذابیت داشته باشد،‌ بدون‌شک راهگشا خواهدبود.

 اگر نیازهای معنوی، به خوبی و به‌درستی پاسخ داده شود و ما با برنامه‌ریزی و پیش‌بینی صحیح بتوانیم راه‌های  پیشگیری و درمان را آماده سازیم، جریان‌ها و مکاتب انحرافی دیگر در جامعه ما جولان نخواهند داد. در این راستا باید هم در عرصه مجازی و هم فعالیت‌های حقیقی و کاربردی، جوانان را حمایت‌ همه‌جانبه کنیم تا گرفتار این دست فرقه‌ها و جریان‌های انحرافی نشوند.

-با سپاس از نکات ارزشمندی که بیان فرمودید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا